مطالعه تطبیقی نظام آموزشی اخلاقی در نهج البلاغه و اندیشه امیل دورکیم

    آموزش از مسایل اجتماعی است که اغلب با مساله اخلاق و تربیت همراه است. پویایی، تناظر و تطبیق با سایر آراء از لوازم نظام‌های آموزشی روزآمد است. نظام آموزش دینی نیز نمی تواند از این مساله مستثنا باشد. نهج البلاغه از متون اصیل اسلامی است که می‌توان نظام آموزش اخلاقی از آن استخراج کرد و در مقایسه آن با سایر نظامات آموزشی به ظرفیت‌های مغفول حوزه آموزش اخلاقی پی برد. امیل دورکیم اندیشمند علوم اجتماعی است که به بحث آموزش اخلاقی پرداخته و آموزش و پرورش را از دریچه جامعه ‌شناسی بررسی کرده است. این پژوهش با روش «تحلیل محتوای کیفی استقرایی مایرینگ» با هدف کشف نقاط اشتراک و افتراق نظام آموزش اخلاق در نهج البلاغه و اندیشه دورکیم و مقایسه آنها به کشف نظام حاکم بر متن نهج البلاغه در مبانی، اهداف، اصول و روش های آموزش اخلاق می پردازد. شیوه نمونه گیری از نوع غیر احتمالی و هدفمند، است که به روش متن پژوهشی انجام شده و از اعتبار باز اندیشانه و راهبرد ارتقاء کیفیت سیلورمن بهره می گیرد. یافته های این پژوهش بیانگر این است که در هر دو دیدگاه آموزش و پرورش امری ضروری، سازنده و با هدف متعالی است و در جهت دستیابی به دانش، اصلاح فردی یا ساخت جامعه انجام می شود. از دیگر یافته ها مساله اقتدار معلم در عین استقلال و اختیار یادگیرنده مورد تایید هر دو نظام است.

 

فصلنامه اخلاق وحیانی، سال یازدهم شماره 1، پیاپی 20، بهار و تابستان 1400، ص140-102

http://ethics.isramags.ir

سال نشر: 
1400