جهانیشدن با سرعت روزافزون خود در حال فراگیری ابعاد مختلف جوامع از جمله آموزش و پرورش است. در همین راستا تا کنون الگوهای جهانی و انگارههای تربیتی متعددی در گسترهی جهانی، رویارویی با یکدیگر را تجربه میکنند. آنچه بیش از همه مورد توجه است، چگونگی این رویارویی و پیامدهای ناشی از آن است. هدف از مقاله حاضر تبیین الگوها و نظامهای آموزشوپرورش موجود در عصر جهانی شدن می باشد؛ ناظر بر این هدف، مطالعه حاضر به روش تحلیلی-تطبیقی به شناسایی الگوهای آموزشوپرورش در عصر جهانی پرداخته و با بررسی انگارههای تربیتی هر یک، اصول، اهداف و روشهای تربیتی آنها را ارائه نموده و به مقایسه و تحلیل انتقادی آنها پرداخته است. الگوی سرمایه انسانی بر پایه اصول نئولیبرالیسم آموزشی، دستیابی به هدف کارآمدی اقتصادی را به واسطه الگوی آموزش مادام العمر و روشهای تجرّب دنبال نموده است. الگوی پیشرفت گرا با هدف حل مسائل فردی و اجتماعی، روش مبتنی بر مسئله و روش علمی را به عنوان مبنای توسعه آموزش های جهانی برگزیده است. الگوی آموزش انتقادی با هدف برقراری عدالت اجتماعی روش گفتگوی انتقادی را به کار میگیرد، الگوی آموزشوپرورش دینی با تأکید بر معنویت، تربیت انسان دین مدار را دنبال میکند و الگوی آموزشوپرورش بومی با تعهد به زبان و فرهنگ بومی به انتقال دانش انباشته شده فرهنگی و تاریخی خود میپردازد.