مدرنیسم را میتوان نوعی جریان فکری نوین به شمار آورد که در مورد آن دیدگاههای بسیاری وجود دارد. بعضی از آنها نظری، بعضی تاریخی و بعضی دیگر فلسفی هستند و گروهی نیز از منظر جامعهشناسی و سیاست به آن نگاه کردهاند. از دیدگاه تاریخی، فرایند زمانی مدرنیته یعنی آغاز و پایان آن متفاوت بوده است. تعدادی از نظریهپردازان انقلاب صنعتی، برخی رنسانس و گروهی دیگر دوران روشنگری را شروع مدرنیته دانستهاند. این روایت درباره اتمام مدرنیستم هم صادق است. مدرنیته و مدرنیسم در غرب به صورت اتفاقی به وجود نیامد بلکه سابقه فکری، عقیدتی و اخلاقی آن از قرن پانزدهم به بعد در آثار و مطالب اندیشمندان غربی ظاهر شد و در قرنهای 17 و 18 به فرهنگ حاکم در غرب مبدل گردید. با توجه به تأثیر مدرنیسم میتوان این سؤال را پرسید که مدرنیسم چیست، اصول و مؤلفههای مدرنیته چه چیزهایی هستند؟ مبانی فلسفی مدرنیسم یا هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی مدرنیسم را چطور باید تحلیل کرد و یا در مجموع مدرنیسم چه تغییراتی را در ساختار اجتماعی و آموزش و پرورش به وجود آورده، چه دیدگاههایی در آموزش و پرورش ارائه شده و آیا مدرنیسم موفق شده است به آرمانهایش دست پیدا کند؟ کتاب حاضر در پنج فصل تعلیم و تربیت در دوران مدرن و تاثیر مدرنیسم بر مسئله تعلیم و تربیت را بررسی کرده و آراء تربیتی نظریهپردازان مدرنیته را تشریح می کند.