خواجه نصیرالدین طوسى 597 -672 هجری(1201 - 1274 میلادی)
خواجه نصیرالدین طوسى حکیم و متکلم شیعه در 11 جمادی الاول سال 597 هجری در طوس به دنیا آمد. او به تحصیل دانش علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید. طوسی یکی از سرشناسترین و با نفوذترین چهرههای تاریخ اسلام است. علوم دینی و علوم عملی را زیر نظر پدرش و منطق و حکمت را نزد خالویش، بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت. وی در سال 611 در مقابل پیشروی مغولان به یکی از قلعههای ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلیان پناه برد. این کار به وی امکان داد که برخی از آثار مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی خود از جمله مشهورترین کتابش «اخلاق ناصری» را به رشته تحریر درآورد. خواجه در دستگاه اسماعیلیه طبق تحقیق استاد همایى، 22 سال کم تر نبوده است.( همایى، 1373)
وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال 635 پایان داد طوسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه احداث کند. قسمت اعظم 150 رساله و نامههای طوسی به زبان عربی نوشته شده است. معروفترین آثار نجومی وی زیج ایلخانی است که در سال 650 نوشته شده و همچنین “تذکره فی علم الهیئه” در نجوم وی کاملترین نقد بر نجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و معرف تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات است که در نجوم قرون وسطی نوشته شده است. در سال 672 هجری قمری خواجه نصیرالدین طوسی با جمعی از شاگردان خود به بغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را جمعآوری و به مراغه بازگرداند اما اجل مهلتش نداد و در تاریخ 18 ذیحجه سال 672 هجری قمری در کاظمین نزدیک بغداد دار فانی را وداع گفت.
تعلیم و تربیت از نظر خواجه نصیرالدین طوسى
خواجه «تربیت» را ایجاد ملکات در انسان از طریق عادت مى داند؛ در کتاب اخلاق ناصرى مى نویسد: تربیت، صفتى است که باید از طبیعت پیروى کند تا کمال موجود را بتواند ظاهر سازد. (نصیرالدین طوسى، 1360)
گفته خواجه در مورد رشد و سیر تکاملى تربیت متضمّن چند نکته است:
- براى هر موجودى کمالى مقصود است که هدف خلقت است و به تبع آن، هدف تربیتش رسیدن بدان مى باشد.
- کمال بعضى از موجودات در فطرت با وجود آن ها مقارن است.
- کمال بعضى موجودات متأخر از وجود ایشان است. (شکوهى، 1373)
امکان و ضرورت تربیت:
خواجه از آنجا که تربیت پذیری را از جمله ویژگی های ذاتی بشر می داند تربیت را امکان پذیر و از آنجا که تربیت را لازمه رسیدن به کمال علمی و عملی معرفی می کند، ضروری می داند.(رفیعی، 1392)
هدف تربیت
خواجه هدف غایی تربیت را قرب الی الله و اهداف میانی را رسیدن به کمال نظری و عملی معرفی می کند. منظور از کمال نظری ادراک معارف و دستیابی به علوم و احاطه بر مراتب موجودات و آگاهی از حقایق است و منظور از کمال عملی ایجاد اعتدال میان قوای نفس، پسندیده شدن اخلاق و تدبیر منزل و مدن می باشد(همان منبع)
روش تربیت
روش تربیت از نظر خواجه «تکرارکردن» است و پیروى از طبیعت آدمى و تطبیق روش هاى تربیتى بر مراحل رشد روانى و بدنى کودک را در پرورش افراد مهم مى داند . او سبب وجود ملکات را دو چیز مى داند: 1. طبیعت; 2. عادت. (فراهانی، 1380)
مراحل تربیت
خواجه در مراحل تربیت، مشابه ابوعلى سینا نظر داده و این مراحل عبارتند از:
- مرحله اول تربیتِ عملى کودک است مثل آداب طعام خوردن
- مرحله دوم آموزش عملى است که اگر اهل علم بود، تعلیم علوم بر تدریجى که یاد کردیم ـ یعنى اول علم اخلاق و بعد از آن علوم حکمت نظرى ـ آغاز کند تا آنچه در مبدأ به تقلید گرفته باشد، او را مبرهن شود و به سعادتى که در بدو نما، بى اختیار او را روزى شده باشد، شکرگزارى و ابتهاج نماید.
- مرحله سوم آموختن فن یا علم است که ابتدا باید به طبیعت او نظر کند و از احوال او به طریق فراست و کیاست اختیار گیرند تا اهلیّت و استعداد، چه صناعت و علم در او منظور است او را به اکتساب آن نوع مشغول گردانند (طوسى، 1360)
خواجه در محتواى تربیت، به شعر نیز توجه داشته است. او به دلیل تأثیر قوى شعر در کودک به جهت تأکید معانى اخلاقى، به حفظ شعر توسط کودک توصیه کرده است.(فراهانی، 1380)
اصول تربیت:
مهم ترین اصولی که خواجه در آراء تربیتی خود به آن ها اشاره می کند عبارت اند از: مخاطب مداری، فراگیری و استمرار و جمع علم و عمل(رفیعی، 1392)
تهذیب اخلاقی یا تربیت اخلاقی
اهداف تربیتی مورد نظر خواجه طوسی به دو صورت: یکی اهداف غایی واسطی و دیگری اهداف مربوط به تعلیم و تربیت قابل طرح است از نظر خواجه طوسی سعادت و کمال به عنوان هدف غایی تهذیب اخلاقی یا تربیت اخلاقی تلقی میشود؛ یعنی تمام کوششهای تربیت اخلاقی در نهایت بایدفرد را به سعادت شایسته خودش نایل گرداند. سعادت و کمال از نظر خواجه مراتب و درجاتی دارد که عالیترین مرتبه آنها قرب حضرت حق تعالی است. ( کیانی، بختیار نصرآیادی، 1390)
از دیدگاه دیگر خواجه نصیر طوسی در ذیل مطالبی که درباره تعلیم و تربیت فرزندان مطرح میکند به صورت ویژه به هدفهای تربیت اخلاقی اشاره میکند. این اهداف شامل اهداف تأدیبی، تعلیمی و تفهیمی است
الف. اهداف تأدیبی:
- زمینه سازی:
یکی از اهداف اولیه و اصلی تربیت اخلاقی کودک از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی، که نقش زمینه سازی برای هدفهای تعلیمی و تفهیمی دارد، مجموعه آموزشهایی است که برای تأدیب کودکان باید انجام داد. به نظر خواجه طوسی، زمان تربیت اخلاقی کودک بعد از دوره شیردهی است. تربیت و تأدیب فرد در همان دوران کودکی ضرورت مییابد تا آدمی به رفتار ناپسند و نازیبا گرایش پیدا نکند.
- پرورش قوه حیا:
به عنوان اولین قوه از قوه ناظقه یا عقلانی در کودک ظاهر میشود. از نظر خواجه و اول چیزی از آثار ...» . انسان است « تربیت پذیری » ظهور چنین قوهای خود دلیل بر بود؛ پس نگاه باید کرد اگر حیا بر او « حیا » قوت تمییز که در کودک ظاهر شود از نظر خواجه طوسی اولین آثار وجود قوه تمییز یا همان نیروی فکر و اندیشه در انسان، قوه حیا یا نجابت است؛ یعنی هر انسانی به دلیل قوه عاقله و به تبع آن قوه حیا تشخیص میدهد که از چه کارهایی پرهیز کند و به چه رفتاری مجاز است.
- ایجاد ویژگیهای خوب:
ترغیب کودک به همنشینی با نیکان وجلوگیری از همنشینی با بدان به منظور ایجاد ویژگیهای نیک است
- حفظ کرامت و حرمت نفس کودک، معلم و بزرگترها:
خواجه طوسی ضمن اشاره به نقش تربیتی تشویق و تنبیه (مؤاخذه) ملایم بزرگترها و معلم درشکلگیری اخلاق کودک در دوران طفولیت، رعایت کرامت و حرمت نفس کودک، معلم و هر کسی را گوشزد می کند که مسئول آموزش کودک است(طوسی، 1360)
خواجه طوسی بر این باور است که در مرحله تعلیمی ابتدا باید به آموزش سنتها وفرایض دینی، آموختن شعر و به طور کلی علم اخلاق به کودکان پرداخت؛ چرا که آموزش کارهای غیر اخلاقی به نوآموزان و جوانان، آنها را فاسد میکند و پس از آن دیگر علوم مربوط به حکمت نظری را به آنها آموخت(همایی، 1374)
ج. اهداف تفهیمی
خواجه طوسی معتقد است که پرورش قوه فهم در تربیت اخلاقی و خودسازی کودکان و نوجوانان نقش اساسی دارد.
به نظر وی هنگامی باید به پرورش این قوه پرداخت که فرد به مرحلهای از درک و فهم رسیده است که اغراض دیگران را درمییابد؛ به عبارت دیگر مربی در این مرحله با منطق و استدلال، دلیل کارهای اخلاقی را به متربی میفهماند. فرد با رشد قوه عقل و فهم خود و نیز بینش و بصیرت اخلاقی دلیل آنچه را در آغاز با تقلید و عادت آموخته و انجام داده است را درمی یابد.( کیانی، بختیار نصرآیادی، 1390)
اصول و روشهای تربیت اخلاقی
اصل اول: شرافت، کرامت و ارزشمندی انسان:
روشهایی که میتواند به تحقق این اصل کمک کند عبارت است از
- استفاده از تشویق و تنبیه کنترلشده و هدفدار
- روش محبت و کرامت
- روش تغافل و چشمپوشی
- توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان
اصل دوم: اصل اقتدا به طبیعت طفل:
بدین ترتیب یکی از اصول مهم حاکم بر روشهای تربیت اخلاقی از دیدگاه خواجه، پیروی از طبیعت اولیه کودک و توجه به ترتیب نیروهای طبیعی در آن است شیوه ای که میتواند به تحقق این اصل کمک کند پیروی از تدبیر طبیعت در ایجاد قوا درکودک است.
اصل سوم: غلبه قوه عاقله بر قوای دیگر:
مطابق این اصل اگر همه قوا تحت حاکمیت عقل درآیند انسان صاحب ملکه عدالت میشود که غایت و نهایت کمال آدمی است در ارتباط با این اصل به شیوه ریاضت انسان اشاره دارد بنا بر عقیده خواجه طوسی ضرورت ریاضت بدان دلیل است که چنانچه نفس آدمی از قوه شهوی و غضبی پیروی کند و به فرمان این دو درآید در حد نفس بهیمی و سبعی تنزل میکند و در صورت سرکوب این قوا به ناروا گراییده و قوای خود را به تعطیلی کشانده است. پس به منظور هدایت و مهار این قوا باید آنها را از طریق ریاضت به : خدمت عقل و دین درآورد (طوسی، 1369)
اصل چهارم: محور بودن شریعت(همسویی با فطرت خداجویی و دینخواهی)
به باور خواجه طوسی همسویی با فطرت و دین، اصل مسلم تعلیم و تربیت است و همه تدابیر باید بر پایه فطرت و دین، که وی نام آنرا سیاست الهی نهاده است، پیریزی شود(طوسی، 1369) روش اساسی در این اصل روش تربیتی پیروی از شریعت است. تربیت دینی با مشخص کردن کارهای واجب و حرام، موجب هدایت، قرار دادن انسان در مسیر درست و ایجاد اعتدال در او می شود.
اصل پنجم: تقدم تشخیص بر سبب شناسی و درمان )همانندی علم اخلاق با علم طب)
روشهایی برای حفظ صحت و سلامت (پیشگیری) و روشهایی به منظوربرطرف کردن علت و از بین بردن علت بیماریها (درمان) هست در تهذیب اخلاق (طب روحانی) نیز باید به همین ترتیب عمل کرد (طوسی، 1369 )
الف. روشهای پیشگیری از عیوب
- تأمل در رفتار قبل از اقدام به عمل
2. برشمردن عیوب خویش و تلاش برای رفع آنها
ب. روشهای عملی کشف و تشخیص عیوب
1. کشف عیوب به وسیله دوستان فاضل و مهربان
2. کشف عیوب با استفاده از اظهارات دشمن درباره خود
3. دیگران را در آیینه خود قرار دادن
اصل ششم: تقدم تخلیه بر تحلیه
خواجه طوسی معتقد است که ابتدا باید دل و ذهن آدمی از رذایل و آلودگیها وبیماریهای درون پاکسازی گردد و آن گاه به زیورهای اخلاقی متحلی شود تا توانایی هایش به فعلیت و کمال برسد (طوسی، 1369)
- روش عمل به ضد یا رفتار ناهمساز
- سرزنش و ملامت نفس
- ارتکاب رفتار رذیلتی که ضد آن رذیله است برای مثال اگر فردی در خود، صفت بخل را احساس کرد و روشهای مطرح شده به هیچ وجه کارساز نبود، باید مانند اسرافکنندگان به بذل و بخشش بیش ازاندازه مال و ثروت خود اقدام کند؛ البته با ذکر این شرط که در صورت از بین بردن صفت بخل از ادامه این روش خودداری کند تا رذیله اسراف در او ایجاد نشود.
- تعذیب و تأدیب نفس به کارهای سخت و تکالیف دشوار
اصل هفتم: اصل اکتساب: خواجه طوسی هم به نقش مهم تقلید از الگوهای رفتاری و سعی در دور نگاه داشتن کودکان از سرمشقهای اخلاقی ناپسند و نازیبا تأکید می کند.
- روشهای تربیت اخلاقی این اصل عبارت است از
- پرهیز و ترک همنشینی با افراد شرور، بداخلاق و بدکردار
- روش پرهیز از شنیدن قصهها و حکایات صاحبان اخلاق بد و شنیدن آنچه از ایشان سر زده است
- روش همنشینی و معاشرت با صاحبان ویژگیهای نیکو
- روش تکرار و تمرین کار خوب
اصل هشتم: استمرار و مداومت
از دیدگاه خواجه طوسی فرد باید در مسیر دستیابی به سعادت، صبر و ثبات قدم داشته باشد تا بتواند جمیع اوصاف حسنه را به دست آورد(طوسی، 1360)
روش اول دریافت مستمر پیامهای مثبت اخلاقی:
روش دوم مراقبه و محاسبه
اصل نهم: جامعیت
از دیدگاه خواجه طوسی طالب سعادت همواره باید قوای خودرا در انقیاد قوه عقل درآورد و در مسیر اعتدال حرکت، از افراط و تفریط قواجلوگیری کند. پرهیز از تحریک و تهییج قوه شهوی و غضبی: خواجه طوسی معتقد است که تحریک قوه شهوی وغضبی باعث خارج شدن این قوا از اعتدال میشود و در این هنگام بر قوه عاقله سیطره پیدا میکنند و ابتکار عمل از آن سلب میشود و انسان، ویژگی درندگان یاچهارپایان را میکند(طوسی، 1360)
خواجه در زمینه پرورش اخلاقی به تفاوتهای فردی قائل است. وی با توجه به این اصل بر این باور است هر کسی باید به حسب استعداد و تواناییهای خود تحت تربیت قرار گیرد. به طور کلی می توان گفت:
1. سعادت واقعی انسان در گرو شناخت خود واقعی انسان است که به شناخت خداوند و تقرب به درگاه الهی منجر می شود.
2. انسان، گرایشهای فطری دارد؛ اما مختار است و هیچ انسانی بر اساس فطرت به کارهای زشت و زیبا مجبور نیست.
3. به منظور کسب فضایل و رسیدن به سعادت، تعلیم و تربیت، ضروری است.
4. امکان تغییر اخلاق برای همه انسانها، ممکن است.
5. محیط و الگوهای محیطی بر نگرش افراد و در نتیجه بر رفتارهای آنها تأثیرمیگذارد؛ بنابراین معرفی الگوهای مناسب جامعه به نسل جدید می تواند متربیان رادر تربیت بهتر یاری کند. از اینرو التزام عملی مربیان به ارزشهای اخلاقی ضروری می نماید.
6. برای جذب متربیان، بهتر است از روش محبت و مهرورزی در زمینه تربیت استفاده شود.( کیانی، بختیار نصرآیادی، 1390)
7. تعلیم و تربیت باید مبتنی بر خرد ورزی باشد و با روشهای عقلانی اجرا شود
با توجه به اینکه تأکید خواجه طوسی بر تربیت اخلاقی از طریق عادت دادن کودکان، تنها تقلید کورکورانه نیست، وی معتقد است که فرد باید با افزایش سن، خود دلیل کارها را با نیروی عقل دریابد و عادات آموخته شده در کودکی را آگاهانه به کار گیرد( کیانی، بختیار نصرآیادی، 1390)
معلم از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی
باید که معلم عاقل و دیندار بود و بر ریاضت اخلاق و تخریج کودکان واقف و به شیرین سخنى و وقار و هیبت و مروّت و نظافت مشهور و از اخلاق ملوک و آداب مجالست ایشان و مواکله با ایشان و محاوره با هر طبقه ای از طبقات مردم باخبر و از اراذل و سفلگان محترز(طوسى، 1369)
آذردخت کوهستانی
منابع
- رفیعی، بهروز (1392)، مربیان بزرگ مسلمان، تهران: سمت
- شکوهی، غلامحسین (1373). تعلیم و تربیت و مراحل آن، مشهد، آستان قدس رضوى
- طوسى، خواجه نصیرالدین (1360). اخلاق ناصرى، تصحیح و توضیح مجتبى مینویى و علیرضا حیدرى، تهران، خوارزمى
- طوسی، خواجه نصبرالدین( 1369). اخلاق ناصری. تصحیح و توضیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری. تهران: خوارزمی.
- طوسی، خواجه نصبرالدین( 1369 ). اوصافالاشراف. تصحیح محمد مدرسی. تهران: مؤسسه مطالعات اسلامی
- فراهانی، حسن(1380). بررسى آراء تربیتى امام محمّد غزّالى و خواجه نصیرالدین طوسى. معرفت، ش.44، ص.72-60
- کیانی، سمیه؛ حسنعلی بختیار نصرآیادی.(پاییز1390) اهداف، اصول و روشهای تربیت اخلاقی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی.پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، سال نوزدهم، دوره جدید، ش. 12: ص. 94-65
- همایی، جلال لدین( 1373 ). منتخب اخلاق ناصری، تهران: نشر هما