حفظ ذات و دستیابی به امنیت، و آرامش از میل های اساسی در انسان است. نظریه های امنیت بر اساس نوع جهان بینی شکل می گیرد. نظریه های امنیت در غرب بر پایه نوع جهان بینی برخاسته از رنسانس بنا شده که نگاهی مادی است. در این بینش، انسان حیوانی تکامل یافته از نسل میمون است با خواسته های حیوانی و در جهانی زندگی می کند که در آن تنازع بقا حاکم است و انسان گرگ انسان است. بنابراین، ناامنی و تهدید در آن دائمی است و باید حداکثر قدرت را داشته باشد تا بتواند تهدیدهای انسانی را از خود دور کند. اما امنیت از نگاه امام خمینی بر اساس آموزه های اسلامی شکل می گیرد. انسان موجودی ابدی است و دارای فطرتی پاک و عدالت طلب، نوعدوست و خداجو که به دنبال کمال مطلق است. امنیت دنیا و آخرت همزمان دیده می شود و ریشه دستیابی به آن، ایمان به خدا و اتکال به او است. افراد جامعه در پی خودالهی کردند، و اداره جامعه به دست رهبران الهیِ مسئول در مقابل مردم و دین صورت میگیرد و ترویج فرهنگ ایثار و حضور مردم در صحنه بر این مبنا است. این مقاله به روش کتابخانه ای و با تحلیل محتوا و تطبیق دو نظریه، ضمن بیان موضوع، نظریه مختار را می پروراند.