بهمنظور بهرهمندی از تعلیموتربیت با کیفیت، برخورداری از یک الگوی تربیتمعلم اثربخش امری ضروری است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و تدوین الگوی تربیتمعلم کارآمد، تراز جمهوری اسلامی با تأکید بر اسناد بالادستی است. روش پژوهش، کیفی و از نوع داده بنیاد(گرندد تئوری) است. جامعه آماری پژوهش از میان استادان صاحبنظر دانشگاه فرهنگیان و. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. تعداد نمونهها در پژوهش، بر اساس اصل اشباع نظری 21 نفر و مدتزمان مصاحبه 30 الی 40 دقیقه بود. سؤالات مصاحبه بر اساس اسناد بالادستی تهیه و سپس با استفاده از روش دلفی به رؤیت و ملاحظه صاحبنظران رسید و روایی محتوایی به مدد خبرگان مورد تائید قرار گرفت. همچنین برای سنجش پایایی آن از ضریب کاپا(میزان توافق بین داوران) استفاده شد. پایایی از طریق باورپذیری، انتقالپذیری، وابستگی و اعتمادپذیری انجام شد. ضریب بهدستآمده 0/87بود. مفاهیم استخراج شده از این مصاحبهها شامل 105کد اولیه، 15 طبقه اولیه و سه طبقه (تخصص، تعهد، تحول)که طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب یک الگوی نظری، با محوریت مقولههای اصلی، شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها منعکس شده است و منجر به طراحی الگوی تربیتمعلم تراز جمهوری اسلامی شد.
فصلنامه پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، دوره 30، شماره 54، بهار، 1401، ص301-279