شعبانی ورکی، بختیار

برنامه درسی خودآفرین در عصر شیوع جهانی کووید- 19 و کرونازیستی

هم‌ زمان با شیوع ویروس کووید-19 و بیماری کرونا، حوزه های مختلفی از جمله آموزش تحت تأثیر قرار گرفتند. دغدغه ادامه جریان آموزش در چنین شرایطی به همراه احتمال مزمن شدن یا تأثیرات آن در دوران پسا کرونا دو نظام عمده آموزشی کشور در آموزش و پرورش و آموزش عالی را بر آن داشت تا به ادامه کار در بستر فضای مجازی و نرم افزاری بپردازند.

چرخش از "نظریه‌ پردازی" به "نظریه ‌پردازی همادین در برنامه درسی": رویکردی عصب ‌پدیدارشناختی

نظریه­ پردازی تبیینی و نظریه ­پردازی تفهمی در برنامه درسی که به ترتیب منسوب به رویکردهای تجربی-آزمایشی و پدیدارشناسی-تفسیری هستند با ابتنای انحصاری به علوم تجربی به بیگانگی از معنای ژرف زندگی و با تکیه بر تجربه ­های زیسته به تنهایی به نادیده گرفتن دقت علمی منجر می ­شوند. مقاله حاضر با توجه به این موضوع، ابتنای به مفروضه ­های اساسی عصب ­پدیدارشناسی از قبیل هستی­ شناسی بدنمند، معرفت­ شناسی موقعیتی و غیر قطعی و روش­ شناسی متعامد را زمینه نظریه ­پردازی در برنامه درسی با هدف توجه یکپارچه به ابعاد مختلفِ حیات انسانی می­ داند.

نظریه پردازی در برنامه درسی: تبیینِ تفهمی تجربه های تربیتی

نظریه پردازی در برنامه درسی روش شناسی تدوین نظریه است و بر این اساس دو ساختار تبیینی و تفهمی برای تدوین نظریه ها مشخص شده است. نظریه های تبیینی به سیاق علوم تجربی و نظریه های تفهمی با در نظر گرفتن درجاتی از درگیر شدن شخصی، تکرار ناپذیری و فهم پیچیدگی ها تدوین می شوند. در این مقاله دو ایده اصلی نظریه پردازی عینیت گرا-کاهش گرا و ذهنیت گرا -رمز و راز گرا و شاخه نومفهوم گرایی مربوط به آن در انطباق با نظریه های تبیینی و تفهمی قرار می گیرند و نابسندگی آنها در مواجهه با ساحت های حیات انسانی مشخص می شود.

تبیین تربیت گفتگو محور در نظریه انتقادی مقاومت: مطلوبیت و امکان تحقق آن در نظام آموزشی ایران

هدف اصلی این مقاله، تبیین گفتگومحوری در رویکرد مقاومت به تربیت انتقادی، با تأکید بر دیدگاه های ژیرو می‌باشد. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی به بررسی آثار ژیرو و دیدگاه های او در خصوص تربیت، مدرسه، دانش و ایدئولوژی پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد گفتگو، محور تربیت انتقادی و زمینه‌ساز تحقق هدف رهایی بخشی است و با مفاهیم دموکراسی، تضاد و نقد ایدئولوژی پیوند عمیقی دارد. همچنین، متأثر از نگاهی است که نسبت به انسان، فرهنگ (طبقه اجتماعی و اقتصادی)، دانش، ایدئولوژی و روابط آنها با یکدیگر دارد.