بررسی سیرتاریخی آموزش استفاده کنندگان در کتابخانه ها نشان دهنده ی تلاش کتابداران در توانمند سازی جامعه نسبت به استفاده از منابع عظیم دانش بشری است.همچنین می توان دریافت که چه عواملی موجب رشد نقش آموزشی کتابخانه ها شدند، چه تجربه های موفقی وجود داشته و چرا برخی از تلاش ها موفق نبودند.
به طور کلی آشنایی با روند شکل گیری نقش آموزشی کتابخانه ها موجب یادگیری تجربه های مثبت و عدم تکرار اشتباه ها می شود.
مروری بر سیر تحول آموزش سواد اطلاعاتی:
اورت(EWert 1986) تاریخچه مختصری از آموزش استفاده کننده در آلمان در قرن هفده و هجده ارائه می دهد. این فعالیت به طور تقریب، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به صورت بسیار ابتدایی در ایالات متحده آغاز شد. بر اساس اطلاعات او گویا در آلمان از قرن هجده آموزش ساده ای برای مراجعان وجود داشته است. نظام آموزشی آمریکا که بر اساس نظام آموزشی آلمان شکل گرفته، به احتمال در زمینه آموزش مراجعان نیز متاثر از آلمان بوده است ولی به تدریج در این کشور رشد کرده و در بسیاری از جهات از کشور های دیگر پیشی گرفته است.
اصطلاح سواد اطلاعاتی و باسواد اطلاعاتی از سوی زورکووسکی ساخته شد که اشاره به افرادی دارد که قادر به حل مساله اطلاعاتی خود با استفاده از منابع اطلاعاتی و فناوری مرتبط هستند. پینتو، کوردین و دایز اشاره میکنند که سواد اطلاعاتی در طول نیمه دوم قرن بیستم موردتوجه پژوهشگران قرار گرفت و از دهه 1980 به بعد توجه بیشتری به آن شد. به تحولات حوزه سواد اطلاعاتی در آثار متنوعی پرداخته شده که در این میان اثر جانسونو همکاران، از میان سایر آثار موجود به دلیل پرداختن دقیق به این موضوع قابلتوجه است.
اثر زورکووسکی لحظه تکوین سواد اطلاعاتی بود. رویکرد او بهطور منطقی سواد اطلاعاتی را بهعنوان یک هدف برنامهریزیشده تفسیر میکند و کتابخانهها و کتابداران را در مرکز این تلاش قرار میدهد. ظهور پایگاههای اطلاعاتی کتابشناختی دوره جدیدی از پژوهشها به وجود آورد بهطوریکه استفاده از پایگاه اطلاعاتی اولیه نیاز به دانش فنی پیشرفتهای داشت که اغلب و تنها توسط کتابداران انجام میشد. این نقش میانجی¬گری با ظهور سیدیرامها در دهه 1980 کاهش یافت و درنهایت با ورود ابزارهای رسانههای اجتماعی از بین رفت. بعدها با تغییرات اساسی در ابزارهای جستجو، آشنایی با روشهای جدید جستجو ضروری شد و بدون آن، کاربران بیسواد تلقی میشدند. پس با این شرایط، آموزش ضروری بود. زمانیکه پایگاههای اطلاعاتی برای غیرمتخصصان جستجوپذیر و کاربردپذیر شد، نقش کتابداران بهعنوان مربیان مهارتهای پژوهشی تثبیت شد و نقش مفهوم سواد اطلاعاتی در نظر و عمل بهوضوح تصریح شد.
ظهور استانداردهای سواد اطلاعاتی آسیارال در سال 2000 گام مهمی بود، بهطوریکه از این استاندارد برای نشان دادن تمام پیچیدگیهای سواد اطلاعاتی و اهداف قابلدسترس آن استفاده شد. در این فاصله، اطلاعجویی به یک فعالیت روزانه تبدیل شد و گوگلینگ با بسامد باورنکردنی مورداستفاده قرار گرفت. در بافت کلیتر، میتوان گفت که افزایش منابع موجود نهتنها موجب تغییرات در شیوههای مدیریت مجموعه منابع شد، بلکه نیاز به سواد اطلاعاتی را نیز افزایش داد.
نظر شما